روش نقد
نقد چیست:
در گذشته به نقد می گفتند عیب جویی.
این کلمه درمورد شناخت محاسن و معایب کلام به کار رفته است.
نقد و انتقاد موجب پویایی جامعهی بشری و موتور حرکت جوامع است.
باید همگی بپذیریم که نقد موجب شکوفایی جامعه است.
هرکس ما را نقد کند بزرگترین خدمت را به ما کرده، و هر کس که از بیان نواقص و معایب ما خودداری کند و یا آنها را لاپوشانی کند و بدتر از آن اگر تملق گویی کند، به ما خیانت بزرگی نموده است . اگر نقد کردن لطف است لذا نباید صرفاً از دیگران انتظار لطف و عنایت داشته باشیم بلکه ما نیز باید آنها را مورد لطف و محبت و عنایت خود قرار داده و آنها را نقد کنیم .
برخی اصول نقد :
اصولی که باید در نقد رعایت کرد به نظر نگارنده به قرار زیر است :
۱) معطوف به بهبود امور باشد .
۲) از سر خیر خواهی باشد .
۳) توام با ارائه اصلاحات پیشنهادی و یا راه حل باشد .
۴) توام با ذکر آثار و جنبه های مفید در کنار جنبه های منفی باشد .
۵) منتقد خود و نقد خود را نیز نقد و ارزیابی نماید .
۶) همراه با استدلال و سند و مدرک باشد .
۷) متحجرانه و انعطاف ناپذیر نباشد .
۸) واضح و روشن باشد . مبهم ، مغلق و پیچیده نباشد به طوریکه نیاز به مفسر داشته باشد . این اصل در مورد همه ی آثار علمی و آموزشی صدق میکند. کتب درسی باید به شیوه ساده و روشن و بدور از ابهام تالیف شوند .
۹) احساسی و ایدئولوژیکی نباشد . به این معنا که پیش فرض آن بر نادرست بودن امر مورد نقد قرار نگیرد . به عبارت دگر منتقد نباید جانبداری ایدئولوژیکی خود را در امر انتقاد دخالت دهد .
۱۰) آزمون پذیر و عمومی باشد . به طوریکه دیگران هم بتوانند با استفاده از همان روش و ابزار به همان نتایج مطرح در انتقاد دست یابند . به عبارت دیگر مهمل و بی معنی نباشد
ارسطو»،فیلسوف نامدار یونانی اولین کسی است که برای نقد قواعد و اصولی وضع کرده که در دو کتاب فن شعر و فن خطابه تا امروز بسیاری از ناقدان با این دو منبع،آثار نمایشی،به خصوص تراژدی و شعر غربی را نقد میکنند،
یک اثر هنری در محیط و زمان خاص و باتوجه به پدیدههای روانی،اجتماعی، سیاسی یک جامعه در ارتباط با کل جامعهء بشری به وجود میآید.
دریک نویسنده، تربیت،مذهب، محیط جغرافیایی،سوابق تاریخی، سنتها و حالتهای روانی در لحظات خلق اثرو خلاقیت او مؤثرند ،این عوامل میتوانند در او مؤثر باشند.
ما باید به پذیریم، نقد هدف و مقصود نیست، وسیلهای است برای فهم و لذت بردن عمیقتر و بیشتر.
کسی که می خواهد نقد کند، باید نمادها و سمبلها و اشارات متن و صحنه را بررسی کند، کلید کشف آنها را در اختیار مخاطب قرار بده.
انواع نقدها:
1ـ نقد بر مبنای اخلاق
2ـ نقد بر مبنای روانشناسی
3ـ نقد بر مبنای جامعهشناسی:
4ـ نقد بر مبنای شکلگرایی(فرمالیسم):
به مجموعهء اجزایی که بافت و ساختار اثر ادبی را بهوجود میآورند.
الف-زیباییشناسی
زیبایی در اجرای نمایش شامل زیبایی مکان،دکور،لباس، زیبایی فیزیکی بازیگران، و البته زیبایی بیان که طبیعی باشد و از باور بازیگر و صداقت شخصیتی که بازی میکند منتج شده باشد.با این ترتیب میبینیم که زیبایی با اخلاق و فلسفه(حقیقتگویی)ارتباط دارد.
حس زیباییشناسی از عطایای آفریدگار است.
ب:زبانشناسی:
زبان،مانند رنگ در نقاشی و سنگ در حجاری،مادهء اولیهء یک نمایشنامه است
5-نقد تأثری:
تأثیرات نمایش بر تماشاگران هنگام اجرا
ا-حقایق روانی انسانی. 2-حقایق موضوعی تاریخی.
حقایق روانی،عبارت است از تغییراتی که در آینهء روح آدمی در اثر سن و دیگرشرایط مختلف زندگی پدید میآید و همین تغییرات موجب میشود تأثری که از یک کار ادبی در ما پدید آمده است پس از چندی دگرگون شود
اما حقایق موضوعی تاریخی عبارت است از اصول و مبانی نقد مکتبی که خود از ابتدا به صورت اصول و مبادی وجود نداشته است بلکه،در آغاز یک نوع تأثر فردی بوده
6-نقد بر مبنای اسطورهشناسی(میتولوژی):
کشف رابطهء ادبیات و هنر با اعماق سرشت بشری میپردازد.
اسطورهشناسی قلمروی وسیعتر از روانشناسی دارد چرا که روانشناسی به بررسی شخصیت یک فرد میپردازد اما اسطورهشناس باید ضمیر یک قوم را بشناسد.
7-نقد تاریخی:
تاریخی در تئاتر در واقع تحقیق در تاریخ ادبیات و تئاتر است.
برای نقد شبیه و تعزیه، منتقد باید علاوه بر جنبهء اعتقادی و تاریخی، به طرز اجرا و کاربرد صحیح فنون نمایشی نیز توجه داشته باشد.
در نقد تاریخی متن، مثل تاریخ، تحقیق در صحت و سقم اسناد و مدارک، اولین قدم است.
آیا نمایشنامهای که منتقد میخواهد آن را با محک و نقد تحقیق عرضه کند،اصلی است یا جعلی؟
8ـ نقد علمی:
هنر و ادبیات به همانگونه که زندگی به وسیلهء علوم طبیعی مورد مطالعه قرار میگیرد، باید با قوانین علمی تطبیق کند.
مثل این است که درخت معینّی حتما باید میوهء معینّی بدهد.»
9-نقد اعتقادی(دگماتیک):
نقدی است که آرأ و عقاید مذهبی و ملی و نژادی بر خالق آن تسلط کامل دارند.
10ـ نقد فمنیستی(زنانهگرا):
به بررسی مسائل زنان در آثار ادبی و هنری آنها میپردازد. معمولا زنان ناقد این شیوهء نقد را مورد استفاده قرار میدهند.آنها نهتنها به نقد آثار هنری آفریدهء زنان،بلکه به نقد وضعیت و موقعیت زن در آثار هنری آفریدهء مردان هنرمند هم میپردازند و غالبا نگاهی متعصبانه نسبت به موقعیت و شخصیت زنان دارند.
- ۹۵/۰۵/۰۲