ابزار بازیگر
#آموزش
20 ابزار بازیگری بصورت خلاصه...............................
1.نیروی تخیل : تولید نیروی تخیل از طریق آموزش،تنها باور کردن و گسترش دادن دامنه و عمق تخیل است،که به وقایع و حوادث رنگ و بوی خاصی می بخشد.
2.حس: یکی دیگر از ابزارهای بازیگر قدرت احساس کردن و راه یافتن به احساسات نقش است او باید با استفاده از نیروی تخیل و قدرت تمرکز به احساسات دیگران نیز راه یابد.
3.بدن آماده: بازیگر باید تسلط کافی بر بدن خود داشته باشد و به هر شکلی که تغییرش داده به کارش گیرد. بازیگر با نحوه ایستادن، راه رفتن، نشستن و برخاستن و حرکت دادن دست و سر و گردن به تماشاگر می فهماند که چگونه آدمی است و چه خصوصیاتی دارد.
4.صدا و گفتار: از مهمترین وسایل ایجاد ارتباط با دیگران است.از طریق گفتگو احساسات و افکار خود را آنطور که می خواهیم به یکدیگر منتقل می کنیم.
5.بیان: در چگونگی بیان آدمی عوامل مختلفی از جمله محیط، وضعیت جسمانی و شخصیت دخالت چشمگیری دارند. بیان خوب در وهله اول به آگاهی گوینده از آنچه بیان می کند بستگی دارد.
6.تنفس: بازیگر برای این که بتواند جملات کوتاه و بلند را براحتی ادا کند و دچار گرفتگی صدا و فشار در ناحیه گلو نشود به فضای بیشتری برای ذخیره هوا نیاز دارد.اگر عمل تنفس را همراه با پایین بردن دیافراگم،در پایین دنده ها و نیز در شکم انجام دهیم،می توانیم احساس کنیم که همه ستون مهره ها،تا انتهای آن در کار تنفس و در نتیجه در کار تولید صوت شرکت می کنند.
7.حافظه: در ویژگیهای اشیاء و اشخاص و حیوانات موجب باقی ماندن مهم ترین و اثربخش ترین ویژگیها در حافظه می شود.
8.دقت:منبع الهام همه هنرها عینیات و واقعیات محیط هستند که ما را به حقایق مستور در آنها رهنمون می شوند.ما به کمک قوای پنجگانه احساس می کنیم تقویت دقت مستلزم تمرین و ممارست است.
9.تمرکز: تمرکز عبارت است از فکر محاط در دایره خلاق توجه و معطوف به یک نقطه معین،به طورکامل و با اراده و انتخاب شخصی.
10.حرکت: نوع ایستادن،نشستن،برخاستن،راه رفتن،شکل بستن درب خانه،بازی با انگشتان دست،دست بر پیشانی گذاشتن، بالا انداختن شانه،چین ابرو،یک لبخند،وطرز رفتار افراد گویای شخصیت و منش آنهاست.
11.ریتم(وزن): توجه به ریتم در بیان ،یگانگی بازی بازیگر را با اصل طبیعت، که برمبنای ریتم،بنا شده ،تضمین می کند.ناهماهنگی در ریتم در هر یک از رشته های هنری،نشان نقصان و عیب است و فقدان کامل آن نشانه مرگ می باشد.با گوش دادن و توجه دقت نسبت به مشاهدات و شنیده ها به ویژه توجه به تنفس ریتم را جزیی از وجود خود بنماییم.
12.لحن: هدف ،موقعیت و احساس و رابطه ما نسبت به هر جمله ای که بر زبان بیاوریم،لحن ما را معین می کند،یک جمله واحد می تواند با تغییری که در لحن گوینده ایجاد می شود،معانی مختلف و احساسات گوناگون و حتی متضادی را به مخاطب یا مخاطبیین خود ابلاغ نماید.
13.هنر وانمود و تقلید:آدمی در زندگی با استفاده از تقلید مسائل بسیاری را می آموزد.با توجه به این امر عده ایاز روانشناسان بر این باورند که انسان دارای استعداد تقلید است.
تقلید دو نوع است:1.تقلید اشیا موجود در طبیعت 2.تقلید کردار و اعمال آدمی:الف)تقلید عینیات ب)تقلید ذهنیات
14.کلام: کلام یا اصطلاحاً دیالوگ(گفتگو) یا منولوگ(تک گویی)یا سولیلوگ(با خود سخن گفتن) و هرگونه صوتی که معنایی خاص از دهان خارج می شود باید در خدمت کار بوده و به زیباترین شکل در خدمت پیام و تم اصلی کار بکار برده شود.
15.شنیدن:برای این بخش تمرینات زیر پیشنهاد می شود:
الف)در جاهای مختلف بی حرکت و چشمهایتان را ببندید و به صداها گوش دهید.
ب)با چشمهای بسته تا آنجا که می توانید البته در جاهای بی خطر راه بروید و با دقت به صداها گوش دهید. و...
16.لمس کردن: برای مثال در کل خانه با چشم بسته حرکت کرده و همه چیز را لمس کنیدو مسیر خود را بیابید.
17.بو کردن: محوطه ای از اتاق،باغچه و خیابان را انتخاب کنیدو بوهای گوناگون را تشخیص دهید.شخصیتی دراماتیک(نمایشی)برای هریک از بوها خلق کنید.
18.نگاه کردن: تمامی انسانها با چشمان خود می توانند به محیط اطراف نگاه کنند،اما وقتی خواهند توانست در این محیط به تعلق و تفکر بپردازند که نگاه کردن ظاهری به دیدن بدل گردد.
دیدن یعنی خوب نگاه کردن و تامل در آنچه که توسط چشم دیده می شود اما نگاه کردن بیشتر شامل جنبه های ظاهری می شود.
19.دیدن: دیدن به این معنا است که به عمق و باطن چیزی نزدیک شدن است.
چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی
20.مشاهده کردن:مشاهده یعنی خوب دیدن،مشاهده به اصول و فروع زندگی انسان وابستگی دارد یکی از نشانه های بارز هر هنرمند،مشاهدات دقیق و قوی اوست،هنرمند بایدکه خوب ببیندو درکی صحیح از وقایع داشته باشد.
- ۹۵/۰۵/۰۱